به گزارش پایگاه خبری عدل البرز به نقل از خبرگزاری تسنیم ، با گذشت نزدیک به دو هفته از ترور مذبوحانه شهید «اسماعیل هنیه»، رئیس دفتر سیاسی حماس در تهران، این حادثه همچنان در مرکز توجه رسانهها و محافل خبری منطقهای و جهان قرار دارد. خبرگزاری تسنیم بهمنظور تحلیل دقیقتر شرایط، و ارائه تشریح دقیقتر از این حادثه تروریستی، گفتوگویی ویژه را با دکتر «خالد قدومی»، نماینده دفتر سیاسی حماس در تهران انجام داده است و در آن ضمن بیان دقیق جزئیات این حادثه، به ارزیابی وضعیت مقاومت فلسطین و آینده سیاسی جنبش حماس و آخرین روند تحولات در پرونده توافق آتش بس و تبادل اسرای صهیونیستی و فلسطینی میان مقاومت فلسطین و رژیم صهیونیستی پرداخته است. در ادامه میتوانید این گفتگو را بخوانید و یا ویدئوی آن را در اینجا تماشا کنید.
مجری: به نام خدا، سلام و درود بر شما مخاطبین ارجمند. باگذشت بیش از ۳۰۰ روز از عملیات طوفان الاقصی، رژیم صهیونیستی به خود جرأت داد و با ترور شهید «اسماعیل هنیه»، رهبر بزرگ جنبش حماس جنایتی بزرگ را مرتکب شد. آثار و نشانهها در مورد نقش رژیم صهیونیستی در این جنایت کاملا محرز است و با وجود همه تلاشهای تل آویو برای سلب مسئولیت از در این جنایت، تمامی دلایل و مستندات بر نقش این رژیم در این جنایت تاکید دارند. سپاه پاسداران انقلاب اسلامی همزمان با ادامه تحقیقات خود، بر مسئولیت رژیم اشغالگر در این جنایت تأکید و وعده مجازات این رژیم را داد.
در همین راستا جناب آقای «خالد القدومی»، نماینده جنبش اسلامی حماس در تهران که در جریان سفر اخیر شهید اسماعیل هنیه در کنار ایشان حاضر بودند، در گفتگویی اختصاصی با خبرنگارتسنیم به تشریح جزئیات آخرین ساعاتی که در معیت شهید هنیه سپری کردند، و همچنین روایت حماس از ماجرای ترور و توافق تبادل اسرا و سرنوشت آن و در نهایت ایستادگی مقاومت در برابر ارتش اسرائیل و ضربات وارده به این رژیم در میدان نبرد غزه صحبت خواهند کرد. جناب آقای خالد قدومی، خوش آمدید، در ابتدا این مصیبت را به حضرتعالی تسلیت میگوییم، مصیبتی که در حقیقت اندوه و مصیبتی برای همه کشورهای محور مقاومت است.
خالد قدومی: از شما بسیار ممنونم، خداوند به ما و شما بابت همه شهدا اجر جزیل، تسلیت و مغفرت عنایت کند.
مجری: خوش آمدید، گفتگویمان را از آخرین ساعات زندگی شهید هنیه که شما نیز در خلال سفر اخیرشان به تهران، در معیت ایشان حاضر بودید، آغاز میکنیم. درباره این ساعات بفرمایید، در آن شب چه اتفاقی رخ داد، به ویژه آنکه بسیاری از بینندگان میخواهند بدانند بین شما و ایشان چه گذشت و چه صحبتهایی در آخرین ساعات با شهید داشتید؟
برخی از قضات دادگاه لاهه در مراسم بزرگداشت شهید هنیه شرکت کردند
بیش از ۷۰۰ میلیون نفر در اقصی نقاط جهان برای شهید هنیه نماز میت اقامه کردند
خالد قدومی: بار دیگر، خدمت شما و بینندگان عزیز سلام عرض میکنم. واقعیت امر این است که مصیبت بزرگی است، چون حاج «ابو العبد» (هنیه)، شخصیتی بود که در قلبها جای داشت، او نه تنها در دل منِ خالد، حماس و فلسطینیها، بلکه شخصیتی بود که مرزها را درنوردیده بود و پا را از مرزها فراتر نهاده و همه دنیا را فرا گرفته بود. امروز ما حتی شاهد قضاتی در دادگاه بینالمللی لاهه هستیم که در مراسم بزرگداشت حاج هنیه شرکت داشتند، فعالان بینالمللی حقوق بشر، از ملیتهای مختلف و از پنج قاره جهان یاد و خاطره شهید هنیه را گرامی میدارند. برای نمونه اتحادیه جهان اسلام اعلام کرد قریب به ۷۰۰ میلیون نفر برای شهید هنیه نماز میت غایب خواندند تا بدین شکل ایشان به بزرگترین شخصیت تاریخ اسلام مبدل شوند که این تعداد نماز برای شادی روحشان قرائت شده است، به همین دلیل فراموشی آن لحظات یا بازخوانی این حادثه برای من بسیار سخت و دشوار است.
شهید هنیه همیشه آرزوی چنین سرنوشتی داشت و خانواده ایشان هم همواره چنین سرنوشتی را برای آن شهید بزرگوار پیشبینی میکردند، حتی ما در فرهنگ اسلامی نیز آرزو میکنیم که هیچ رزمنده و مجاهدی با بیش از ۶۰ سال سن در اتاق جراحی یا در بیمارستان فوت نکند، بلکه آرزوی سرنوشتی اینچنین شرافتمندانه و سعادتمند را برای همه رزمندگان مقاومت داریم.
شهید هنیه همواره ذکر خدا بر لب داشتند، قرآن همواره در قبل و دل ایشان جای داشت و بر زبان ایشان جاری بود. آن شب وقتی شهید هنیه به همراه هیئت همراه از مهمانی شام مراسم تحلیف ریاست جمهوری ایران بازگشتند، تقریبا ساعت ۱۱:۳۰ شب بود که نمازعشاء را با یکی از برادران اقامه کردند و بعد از آن دور هم نشستیم. ایشان روی مبل نشست تا اندکی استراحت کند، چرا که روز و هفته پرکاری را سپری کرده بودند و در نتیجه فرصت را مغتنم یافتند تا چند دقیقهای استراحت کنند. بعد از خواب کوتاهی بسیار سرحال بیدار شدند، گویی یک هفته استراحت کرده بودند. در همان لحظات بود که خبر شهادت فؤاد شکر را دریافت کردیم و این باعث شد تا بحث به سمت نحوه مواجهه و رفتار رژیم صهیونیستی در منطقه، سفر اخیر نتانیاهو به آمریکا و رویکرد منافقانه واشنگتن در قبال بحرانهای منطقهای به ویژه بحران غزه کشیده شود. بعد از این بود که شهید هنیه درباره عاقبت بخیری رزمندگان صحبت کردند و بر این مسئله تاکید کردند که سرنوشت هر رزمندهای این است که یا پیروز شود یا به شهادت برسد و اینکه در هر دو حالت پیروزی از آن هر رزمنده و مجاهدی است. بعد از این صحبت ها با همه اعضای هیئت حاضر در آن ساختمان، شب نشینی و دورهمی داشتیم. این نکته را برای اولین بار بیان می کنم که برادران همگی حقیقتا خسته بودند و طبیعتا باید استراحت می کردند؛ چون فردا برنامه های دیگری را پیش رو داشتیم، اما آن شب همه اعضای هیئت یک ساعتی با شهید هنیه نشستند و سرگرم گفتگو شدند، انگار که همگی داشتند با همدیگر وداع می کردند، چیزی شبیه این وضعیت بود.
بعد از اتمام گفتگوها شهید هنیه به اتاق خود در طبقه چهارم رفتند تا اندکی استراحت کنند. قرار بر این بود که ساعت ۳:۳۰ بامداد بار دیگر دور هم جمع شویم و نماز صبح را اقامه کنیم. من هم به اتاق خود در طبقه دوم رفتم، وضو گرفتم، فکر کنم تقریبا یک ساعت سپری شده بود، میخواستم بخوابم که صدای ضربه ای به ساختمان را حس کردم، ما در غزه به این حالت میگوییم (طَبَّت)، یعنی لحظه ای که ساختمانی در اثر اصابت موشک هشدار، یا موشکهایی که به ساختمان ها اصابت می کنند، چنین صدایی را ایجاد می کنند؛ البته صدا هم نیست، بلکه نوعی احساس فیزیکی است که ساختمان در هم کوبیده شد. تعجب کردم، به خودم گفتم که چه اتفاق رخ داده است؟ آیا زلزله رعد و برق است اما متوجه شدم که هوا بارانی نیست. بعد تصور کردم زلزله ای رخ داده است. برای چند ثانیه ای گیج و منگ بودم، حتی تصور میکردم که خواب میبینم. وقتی به خودم آمدم تصمیم گرفتم از اتاق خارج شوم تا ببینم چه اتفاقی رخ داده است. حال و هوای درونی خوبی نداشتم، احساسی به من دست داده که انگار حادثه ای مانند زلزله یا شبیه آن اتفاق افتاده است.
به هر حال از اتاق بیرون رفتم، مشاهده کردم که سرویس بهداشتی سوئیت تخریب شده و سقف آن فرو ریخته است. از سوئیت که خارج شدم تنها دود بود که همه جا را فراگرفته بود و سایر افراد هم در طبقات مختلف در حال تردد بودند. دو نفر از برادرانی که نزدیک محل حادثه بودند، لباسهایشان سر تا پا خاکی شده بود و گفتند که حاج هنیه به شهادت رسیده است. تقریبا یک ربع ساعت گیج بودم. از ساختمان بیرون رفتیم و با سایر برادران صحبت میکردیم. بعد از آن به خودم آمدم و به خودم گفتم که حداقل بروم و پیکر شهید هنیه و مکان این حادثه را ببینم. از دوستان اجازه گرفتم و چون همه جا تاریک بود با کمک چراغ قوه مرا به همان طبقه بردند. وارد اتاق خواب ایشان شدم. براساس مشاهداتم هر دیوار مشرف به سمت خیابان، به سمت داخل تخریب شده بودند، یعنی همه آوارها به سمت داخل ریخته شده بود و بخشی از آوارها هم روی پیکر پاک شهید هنیه ریخته بود و بقیه بدن سالم بود. بخشی از سقف اتاق فرو ریخته بود، پنجره ها و باقی مانده دیوارهای اتاق مجاور، از بین رفته بود. شهید وسیم ابو شعبان، محافظ ایشان هم که همراه شهید هنیه بود، در آنجا بودند.
مجری: آیا در لحظهای که صدا را شنیدید، به ذهنتان خطور نکرد که ممکن است عملیات تروری علیه شخصیت خاصی در داخل ساختمان صورت گرفته باشد؟
خالد قدومی: نه به هیچ وجه، من تصور میکردم که حادثهای عادی رخ داده و در آن شرایط حتی ممکن بود که برگردم و باز هم بخوابم، اما حجم و گستره حادثه این حس را در من ایجاد کرده بود که اتفاقی غیرعادی رخ داده است. علاوه بر این صداهای افراد از بیرون سوئیت باعث شد که بفهمم حادثهای غیر عادی رخ داده است.
مجری: به نظر شما چرا اسرائیل در این مقطع زمانی در تهران دست به ترور شهید هنیه زد؟ به ویژه که ایشان مذاکرات تبادل اسرا را مدیریت میکردند و همانطور که میدانید، شخصیتی دیپلمات در دوحه بودند، به ویژه که آمریکایی ها هم از این موضوع اطلاع داشتند و می دانستند که ایشان نماینده حماس در این مذاکرات هستند؟
شهید هنیه در مذاکرات تیمی هماهنگ و منسجم را رهبری و مدیریت می کرد
هدف نتانیاهو از کارشکنی در مذاکرات، وقت کشی و طولانی کردن جنگ است
خالد قدومی: بله، همان طور که اشاره داشتید، حاج هنیه شخصیتی دیپلماتیک بود و طی ده ماهی که از عملیات طوفان الاقصی میگذشت، روابط جنبش حماس به برکت خون شهدا و نگاه نافذ این مجاهد خردمند و تیم برادران حاضر در جنبش، تحولات مهمی را پشت سر گذارده بود. اما معتقدم مشکل در طرف مقابل بود، چون آنها نه از دیپلماسی درکی داشتند و نه حتی نیتی برای انجام مذاکره داشتند. من معتقد هستم هدف اصلی نتانیاهو جنایتکار از همه این خونریزیها، قتلعامها، نسلکشیها و هرآنچه رخ میدهد، طولانی کردن زمان جنگ است. اجازه دهید کمی به عقب بازگردیم و آنچه گذشت را با هم مرور کنیم. ما در پایان دور قبلی مذاکرات براساس طرح بایدن به توافق رسیده بودیم، حتی آنها مدعی شدند که حماس رویکرد مثبتی در مذاکرات دارد و پیشنهادها و ایدههای سازندهای ارائه داده است، حتی آمریکاییها و میانجیها به این مسئله اذعان کردند. ما در آن دور از مذاکرات درباره همه چیز صحبت و توافق کردیم و دیگر چیزی باقی نمانده بود که آنها نیاز داشته باشند در رابطه با آن با حماس گفتگو کنند. اما پاسخ صهیونیست ها به این توافق چه بود؟ ترور و کشتارهای رفح، اردوگاهها، بمباران مدارس و بمباران خانیونس.
این پاسخ اسرائیلیها به توافق ما با آنها بود، با وجود همه این قبیل کارشکنی ها فردی رزمنده، مقاوم، خوش فکر، دیپلمات همچون شهید هنیه که مردم را با حسن رفتار و تدبیرش جذب خود میکرد، میآمد و با آنها گفتگو میکرد. در طول مذاکرات با صهیونیست ها آنها همواره با شخصیتی طرف حساب بودند که میداند، چه میخواهد. شهید هنیه شخصیتی بود که در همه جا آشکارا حضور داشت. در نتیجه همین روند بود که صهیونیست ها تصمیم گرفتند تا ایشان را ترور کنند.
به طور بسیار خلاصه باید گفت که رژیم صهیونیستی چیزی تحت عنوان زبان گفتگو و مذاکره نمیشناسد. من و همه برادران همواره تلاش میکردیم تا این واقعیت را به کرسی بنشانیم که برقراری آتشبس، خروج ارتش اسرائیل از غزه و بازگشایی گذرگاهها با هدف تسهیل ورود کمکهای بشر دوستانه جز الزامات و پیش شرط های مذاکره هستند؛ این موارد در زمره الزامات و مقدمات بدیهی یک مذاکره به شمار می روند. مردم باید این مسئله را درک کنند که رژیم صهیونیستی حتی حاضر به پذیرش الزامات اولیه روند مذاکره نیست، چطور میتوان با این رژیم وارد گفتگو و مذاکره شد؟
آنها وقتی شخصیتی مانند شهید هنیه را شاهد بودند که تیمی هماهنگ، منسجم و یکدست و در مسیری مشخص هدایت و رهبری میکند، تصمیم گرفتند تا ایشان را ترور کنند. اما آنها گمان میکنند که میتوانند مسیر مقاومت را تحریف کنند، آنها دچار این خیال واهی شده اند که مقاومت از خواسته های خود عقب می نشیند، اما ملت فلسطین در قتلعام مدرسه شجاعیه نشان دادند که چقدر حامی مقاومت هستند، به یاد دارم یکی از شهروندان فلسطینی که تمام سر و صورتش را خون فراگرفته بود، فریاد می زد ما فدای هنیه هستیم، ما برادر تو هستیم، فرزند تو هستیم. به همین دلیل دشمن صهیونیستی همزمان مرتکب حماقت و جنایت شد. این تفکر و منطق نتانیاهو است: منافع شخصی، نسلکشی، تفکر افراطی، اینها ویژگیهای حاکم بر منطق و تفکر نتانیاهو هستند، برای او اصلا فرقی ندارد که یک اسرائیلی میمیرد یا یک فلسطینی، چون او یک جنایتکار تمام عیار است.خالد قدومی: بله، او خواستار جنگ است، چون شخصیتی است که زندگی سیاسیاش در گروی وقت کشی است. ما در عین حال انتخابات رایست جمهوری آمریکا را نیز در پیش رو داریم. اینها همه محاسبات خاص خودش را دارد. اگرچه محاسبات نتانیاهو تابه این جای کار اشتباه از آب درآمده، اما امیدوارم سرانجام بفهمد که اشتباه کرده و مرتکب جنایتی شده که برایش هزینه گزافی خواهد داشت.
مجری: در همین زمینه، در چارچوب سیاست متناقض رژیم صهیونیستی، نتانیاهو چگونه در آن واحد میتواند هم سیاست مذاکره با مقاومت فلسطین را دنبال کند و هم سیاست ترور را؟
سیاست های آمریکا در قبال بحران غزه، منافقانه است
نتانیاهو از ناحیه آمریکا فشاری را بر روی خود احساس نمی کند
خالد قدومی: او اصلا مذاکره نمیکند. فقط رفت و آمد هیئتهای سیاسی و دیپلماتیک را به راه میاندازد. مشکل اصلی نتانیاهو در دو عامل نهفته است: اول از همه خودخواهی اوست. او فقط خود را میبیند، اینکه چگونه برای همیشه در قدرت باقی بماند. دومین عامل، حمایت آمریکا از اوست. در واقع هیچ فشار واقعی بر نتانیاهو وجود ندارد تا مذاکرات را در مسیر درست به پیش ببرد.
نکته دوم اینکه آمریکایی ها منافق و دو رو هستند. اجازه دهید درباره سیاست های منافقانه آمریکا در همین بازه زمانی ده ماه سپری شده صحبت کنیم. همه مقامات و چهره های سیاسی آمریکا همچون آنتونی بلینکن، وزیر خارجه و جان کربی، سخنگوی شورای امنیت ملی کاخ سفید و غیره در حرف یک چیز میگویند، اما در عمل کار دیگری انجام میدهند، این چه معنایی دارد؟ چگونه می توانم در زمان تداوم جنگ، بودجه نظامی ۲۹ میلیارد دلاری را برای کمک به اسرائیل تصویب کنم و بعد از ضرورت پایان جنگ سخن بگویم؟ ایجاد پل هوایی برای کمک نظامی به رژیم صهیونیستی چه معنایی دارد؟ در برخی موارد روزانه ۴ هواپیمای نظامی در مسیر واشنگتن-تل آویو تردد می کنند. چه معنایی دارد که بلینکن در نیویورک و واشنگتن نشستی خبری درباره آتشبس و مذاکرات داشته باشد، اما همان شب به تلآویو بیاید و در اتاق عملیات اسرائیل حاضر شود و کشتارهای بیمارستان المعمدانی و فاخوری در غزه رخ دهد؟ آن هم در شرایطی که وزیرخارجه آمریکا هنوز در تلآویو به سر می برد.
همه این موارد بر این واقعیت تأکید دارد که نتانیاهو هیچ فشاری از سوی آمریکاییها احساس نمیکند. ما شاهد بودیم که نماینده اسرائیل در سازمان ملل چگونه منشور سازمان ملل را در مقابل دیدگان مردم دنیا در کاغذ خردکن انداخت!، از اینها چه نتیجهای میتوان گرفت؟ همان دو عاملی که من به آن اشاره کردم: اول اینکه نتانیاهو فقط به خودش فکر می کند و خواستار بقا در قدرت است و درنتیجه خواستار تداوم قتل و کشتار و جنگ تا زمان پایان انتخابات ریاست جمهوری آمریکاست؛ دوم اینکه نتانیاهو اصلا فشاری از ناحیه آمریکا روی خود احساس نمیکند.
پایان پیام/